برانکو: کالدرون میداند که نتیجه در دربی چقدر مهم است
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۵۰۴۵۰۷۷
به گزارش وانانیوز، هفته گذشته اجلاس مربیان نخبه حاضر در آسیا به میزبانی چین برگزار شد و در حاشیه آن برانکو ایوانکوویچ و گابریل کالدرون سرمربیان قبلی و فعلی پرسپولیس با یکدیگر دیدار داشتند. حال ورزش مدیا گفت و گوی خودمانی و صمیمانهای با سرمربی کروات انجام داد که در زیر میخوانید. برانکو در ابتدا به زبان فارسی گفت: سلام علیکم، خسته نباشید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این گفتگو به شرح زیر است:
بین شما و کالدرون در اجلاس مربیان چه گذشت و چه صحبتی بین شما رد و بدل شد؟
آقای کالدرون و من به لحاظ حرفهای مربیان فوتبال هستیم و گفت و گوی بسیار خوبی داشتیم و همیشه با هم بودیم و در مورد همه موضوعات صحبت کردیم. مسائل مربوط به سمینار، پرسپولیس و روند جاری در فوتبال آسیا. طبیعتا خیلی صمیمی با هم بودیم و شخصا خیلی خوشحالم هستم. چون میدانم ایشان به پرسپولیس آمده تا مسیری که من آغاز کردم را ادامه دهد و کیفیت تیم و نتایجی که به دست میآورد را در سطح بالا نگه دارد. این یک میدان مبارزه بزرگ برای کالدرون است و میخواهد بهترین نتایج را به دست آورد. مهمتر از همه پیام من برای هواداران که فوق العاده هستند این است که حمایت کاملی از گابریل کالدرون داشته باشند و ایشان سزاوار این حمایت خواهند بود.
آقای برانکو، در مورد نحوه جدایی خودتان از پرسپولیس با کالدرون صحبت کردید؟
نه. راجع به این موضوع اصلا صحبت نکردیم و نیازی نبود این سخنان مطرح شود. ایشان هم مشکل من را دارند و فکر میکنم در حال حاضر باشگاه از لحاظ مالی وضعیتی ندارد که به تعهدات خود عمل کند و من به این مسئله ورود نکردم، چون به بنده مربوط نیست.
آیا مسابقات پرسپولیس را دنبال میکنید؟ هفته چهارم هم دربی است. نظر شما چیست؟
ببینید طبیعتا همه نتایج را پیگیری میکنم. همه نتایج تیمهای ایران و لیگ ایران را رصد میکنم. آقای کالدرون خودشان آگاهی دارند که کسب نتیجه در دربی چقدر مهم است. در دربی هیچ قانون خاصی وجود ندارد. همه ما خوشحال هستیم که پرسپولیس تیم خوبی دارد و به عنوان شانس اول وارد همه مسابقات میشود. در حال حاضر تیم با بازگشت امیری و احمدزاده تقویت شده است. ماهینی و انصاری دیگر مصدوم نیستند و تیم خوبی دارند.
آیا در مورد شرایط بازیکنان و مسابقه دربی با گابریل کالدرون صحبتی کردید؟
راجع به همه چیز با هم صحبت کردیم. صحبت در مورد بازیکنان، شرایط دربی و حساسیت در کسب نتایج در این بازی با کالدرون حرف زدیم. چون همیشه خوب است بشنوید که سایرین چه میگویند. در نتیجه صحبت دوستانه و صمیمی بین من و کالدرون زیاد بود.
هواداران خیلی دوست دارند شما از الاهلی اخراج شده و به ایران بازگردید. به شوخی این مسئله در فضای مجازی مطرح است. آیا شما به برگشت فکر میکنید؟
هواداران که حرف ندارند. فوق العاده و شگفت آور هستند. آنها از همه مهمتر هستند. اما من هم حرفهای هستم و تمام تلاشم را برای موفقیت تیم تحت هدایتی که دارم انجام میدهم. در حال حاضر در الاهلی هستم و میخواهم تمام تجربه و دانش خودم را در اختیار این تیم قرار دهم. ما مربیان فوتبال حرفهای هستیم و فقط خدا میداند ایستگاه بعدی مربیگری ما کجاست.
منبع: وانا
کلیدواژه: برانکو ایوانکویچ گابریل کالدرون برانکو در الاهلی پرسپولیس دیدار برانکو و کالدرون دربی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت vananews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «وانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۵۰۴۵۰۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
داستانی عرفانی با چاشنی فانتزی
در کتاب «روزهایی که از آن سر در نمیآوریم» با نویسندهای خلاق طرف هستیم که هم فوت و فن قصهگویی را خیلی خوب میداند و هم سعی در ارائه مفاهیم و مضامین جدید عرفانی و اسلامی دارد. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، «روزهایی که از آن سر در نمیآوریم» تازهترین کتاب سیدمیثم موسویان، برگزیده جایزه قلم زرین است که از سوی نشر جمال برای نخستینبار در نمایشگاه کتاب تهران عرضه خواهد شد. ریحانه عارفنژاد، فعال حوزه کتاب، در یادداشتی به معرفی این اثر پرداخته و نوشته است:
پر رمز و راز، مثل سفر
بعضیها برای تفریح به سفر میروند، بعضیها برای زیارت و بعضیها برای دیدار دوست و آشنا. سفر اما گاهی میتواند برای کاری خیلی مهمتر باشد؛ کاری آنقدر مهم که زندگی چندین نفر به آن گره بخورد. سفر میتواند به مقصد یک خیابان دیگر، یک شهر دیگر یا حتی کشوری دیگر باشد. اما اگر در یک مورد به خصوص، از مبدأ دنیا شروع شود و مسیر آن هم از بهشت و جهنم بگذرد، چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
جورچین سفر
روستا دارد گرفتار عذاب میشود. عذابی که زندگی تکتک مردم را بیرحمانه تحت تأثیر قرار خواهد داد. عذابی که با خودش قحطی و مصیبت میآورد و نجات از آن، به راحتی ممکن نیست. سنگینی ترس و هراس حتی بیش از عذاب، تن روستاییان را میلرزاند. اما جادوگر روستا، عروسکباز سایهها، چیزهایی دربارۀ این اتفاق میداند و اینطور که پیداست، راه حلهایی برایش سراغ دارد. او از میان تمام زمانها و مکانهای هستی و نیستی، زمان حال این روستا را برای حضورش انتخاب کرده و حاضر است برای آنچه که میخواهد، از هر ورد و جادویی که در آستین دارد استفاده کند.
چهارنفر از مردان روستا، راهی یک سفر میشوند. سفری که نباید بیش از هفت روز طول بکشد و کسی از مسیر و مقصد دقیقش اطلاعی ندارد. همهچیز این سفر، مثل یک پازل کنار هم چیده میشود، اما هر مرحلۀ آن از چیزی که فکرش را میکردند، غریبتر و سختتر است. آنطور که جادوگر میگوید: «کسانی که در غلوزنجیر محدودیتهای درک خود قرار گرفتهاند، برای رهایی از زنجیر خودخواسته نیاز به تکانی دارند.» این چهارنفر که غرور و طمع و جنون دستوپایشان را بسته، باید از همهچیز بگذرند تا به کلید نجات روستا دست پیدا کنند. کلیدی که رازی است مخفی شده در خود سفر.
چهار راوی، چهار زبان!
«غرق در درخشش وهمآور نمادهای عرفانی، در میان لوازم کارم نشستم. گیاهان دارویی، معجونها و لقمههای باستانی، رازهایی را زمزمه میکردند. آنها فقط برای کسانی که جرأت ارتباط با ماوراءالطبیعه را دارند و به دنبال قدرتی واقعی هستند، نغمه میخوانند نه برای دهاتیهای پست. موکلین آتش که به صورت سایههای گریزان دور سرم میچرخیدند در برار من ظاهر شدند. صدایشان در گوشم طنین انداخت: «صدای ما را بشنو، ای عالم بزرگوار و منجم کبیر!»
زمانه زر و زور و گل محمدی!داستان به نوبت توسط چهار راوی _جادوگر، حشمت، کدخدا و گرگین_ روایت میشود. هرکدام از شخصیتها زبان و ادبیات منحصربهفرد خود را دارند، طوری که حتی بدون نگاهکردن به اسم راوی میتوانید هویت او را حدس بزنید. این ظرافت و دقت هنرمندانه در لحن شخصیتها، جذابیت داستان را دوچندان کرده است. نثر کتاب گاهی بسیار ساده و گاهی بسته به موقعیت، سنگین و پیچیده میشود. داستان از خطوط اول، با فضاسازی خیلی قوی، مخاطب را جذب میکند و تعلیق ماجرا او را تا انتهای داستان همسفر مردان روستا قرار خواهد داد.
کمی سحر و جادو
پیش از این، سیدمیثم موسویان را با کتابهای «بی نام پدر» و «مدرسۀ شبانه» میشناختم. آقای موسویان جوایز زیادی از جمله جایزۀ «بخش ویژۀ جلال آل احمد» و «نامزد نهایی بخش مجموعه داستان کوتاه جلال» را در کارنامه دارد. او «مدرسۀ شبانه»اش را کتابی در قالب الهی و عرفانی معرفی میکرد و اینبار هم سراغ داستانی در همان حال و هوا و با چاشنی فانتزی رفته است. با نویسندهای خلاق طرف هستیم که هم فوت و فن قصهگویی را خیلی خوب میداند و هم سعی در ارائه مفاهیم و مضامین جدید عرفانی و اسلامی دارد.
بهتر است برای توصیه کردن این کتاب به خوانندگان زیر 18 سال کمی احتیاط کنیم، اما باقی مخاطبان قطعاً از خواندن این ماجرای پر پیچ و تاب لذت خواهند برد. پس اگر این روزها مشغول تهیۀ فهرست خرید کتابهایتان از نمایشگاه هستید، جایی هم برای «روزهایی که از آنها سر در نمیآورید» باز کنید!
انتهای پیام/